فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز
فونت زیبا ساز
فقط دخترا رو عشقه......"> فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز
فونت زیبا ساز
" /> فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز
فونت زیبا ساز
">
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فقط دخترا رو عشقه......

جاوا اسکریپت

پیوند ها

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 90/5/10 توسط روژین ق



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 90/5/10 توسط روژین ق



همه ی ما با این قضیه مواجه بوده ایم که حتی در خانواده هایی که به دختران خود راندن تراکتور و به پسرها عروسک بازی یاد میدهند ؛هم دخترها معمولا یک اسب عروسکی صورتی را به ماشین آتش نشانی ترجیح داده? و هم پسرها سوپرمن را به پری قصه گو ترجیح خواهند داد.
دلیل این امر چیست ؟ برخی از این رفتارها اکتسابیند. شکی دراین نیست؛ اما به گفته ی شری برنباوم? استاد روانشناسی و بیماری های اطفال در دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا تفاوت میان دخترها و پسرها فراتر از صرف آموزش است.
دانشمندان گمان میکنند که مغز دخترها و پسرها حتی پیش از تولد هم رشدی متفاوت دارد و به دو گونهی متمایز شکل میگیرد.


آیا چیزی به نام مغز پسر و مغز دختر به صورت متمایز وجود دارد ؟


بله. میدانیم که تفاوتهای فیزیکی میان مغز پسر و مغز دختر وجود دارد، هم در زمان تولد و هم در حین رشد کودک. اما دستکم تا بهحال نحوهی اثرگذاری این تفاوتها روی رفتار، شخصیت و غیره ناشناخته باقی مانده است. برای مثال دانشمندان حدس میزنند که احتمالا بخشی در مغز وجود دارد که بسیاری از پسرها را به سمت چیزهای متحرک میکشاند و دخترها را به سمت بچهبزرگ کردن، ولی این بخش هنوز شناخته نشده است.


مغز پسرها در رحم مادر چگونه رشد میکند ؟


پسرها در رحم به ماشینهای تولید تستوسترون(هورمون جنسی مردانه) میمانند. در واقع به گفتهی مارگارت مککارتی استاد روانشناسی دانشگاه مریلند که بر روی رشد اولیهی مغز مطالعه میکند، کودکان مذکر هنگام بهدنیا آمدن به اندازهی مردی 25 ساله تستوسترون دارند. پس از تولد هم تا وقتی که پسر به بلوغ برسد تستوسترون ترشح میشود.
تستوسترون در کنار وظایف متعددی که دارد? مسئول شکل دادن به مغز در حال رشد یک نوزاد بالغ نیز هست. مطالعه بر روی حیوانات نشان داده است که این هورمون در برخی از بخشهای مغز از حجم ارتباطات میان سلولهای مغزی (سیناپسها) کاسته و در جای دیگر بر آنها میافزاید.
بر مبنای یافتههای یکی از این مطالعات? موشهای مذکر و مؤنثی که پیش از تولد در معرض تستوسترون اضافی قرار گرفتهبودند، بلافاصله پس از بهدنیا آمدن نتایج بهتری در آزمون هزارتو کسب کردند. علی رغم اینکه دانشمندان تعمیم این نتایج را به انسان هنوز زود میدانند میتوان از آنها به عنوان نمونهای از بهبود درک سه بعدی به کمک تستوسترون استفاده کرد.
مطالعات انجام شده بر روی حیوانات نشان داده است که در موجودات مذکر برخی از ناحیههای مغز، ارتباطات خاصِ انواع مذکر برقرار میکنند، ولی برخی ناحیههای دیگر مؤنث باقی میمانند. به گفتهی مککارتی «چیزی به عنوان مغز کاملا مذکر وجود ندارد، مغز ترکیبی از بخشهای مذکر و مؤنث است».


مغز دخترها در رحم مادر چگونه رشد میکند ؟


به گفتهی برنباوم دخترها نیز پیش از تولد کمی تستوسترون تولید میکنند? ولی نه به اندازه مقداری که پسرها دارند. درحالی که دخترها هورمونهای زنانهای چون استروژن تولید میکنند? به نظر میآید که این هورمونها اثر بسیار کمی روی مغز درحال رشد آنها داشته باشد.
به عبارت دیگر? مغز دخترها مثل مغز پسریست که تستوسترون به آن شکل نداده باشد.


مقایسه ی مغز دخترها با پسرها در حین رشد


مغز دخترها و پسرها پس از تولد مسیر متفاوتی را میپیماید. مطالعات MRI نشان داده است که برخی ناحیه ها در مغز زنها سریعتر رشد میکنند در حالی که رشد سایر بخشها در پسرها سریعتر است. لذا مغز دخترها و پسرهای همسن و سال میتواند در مراحل متفاوتی از رشد باشد. مغز مذکر از مغز مؤنث بزرگتر میشود اما دلیل این قضیه روشن نیست. بعضی تحقیقات نشان داده اند که در دخترها ناحیهای از مغز که به کنترل زبان و احساسات کمک میکند – موسوم به دُم- بزرگتر است. ( این ناحیه از مغز به خصوص وقتی به عکسی از معشوق نگاه میکنیم تحریک میشود)
همچنین تحقیقات نشان داده است بخشی از جسم پینهای که دو لب مغز را به هم مربوط میسازد در دخترها نسبت به پسرها بزرگتر است؛ به عقیده برخی دانشمندان این به معنی آن است که دخترها در حل مسالهها از هر دو لب مغز استفاده میکنند.
در مطالعات انجام شده بر روی موشها مشخص شده است که انواع مذکر لوزههای بزرگتری دارند? بخشی از مغز که احساسات عمیقی همچون ترس را کنترل میکند.
این تفاوتهای به ظاهر کوچک در ساختار مغز لزوما به این معنا نیستند که پسرها در بعضی چیزها از دخترها بهتر باشند یا بالعکس. همانطور که برنباوم توضیح میدهد مغزهای جوان شدیداً شکلپذیر هستند? و ناحیههای کلیدیشان بسته به نوع استفاده رشد میکنند یا کوچک میشوند.
آیا به خاطر ساختار مغز آنهاست که زنان بیشتر از مردان گریه میکنند ؟ یا آیا مغزشان تحت تاثیر احساساتشان شکل گرفته است ؟ یا کمی از هردو ؟ هنوز هیچکس نمیداند.
افراد همیشه در قالبها جای نمیگیرند که این خود به رازآمیزی مغز میافزاید. دخترهای پسرنمای بسیاری هستند که علاقهی کمی به عروسکها نشان میدهند و البته پسرهایی که از سنین پایین به فعالیتهای دخترانه میپردازند. این کودکان کاملا عادی و نرمال هستند.


آیا نحوه ی فکرکردن دخترها با پسرها تفاوت دارد ؟


دانشمندان بههمراه موسسات سلامت ملی نتایج بدست آمده از MRI مغز 500 دختر و پسر جوان را گردآوردند تا بلکه به پاسخی برای سوالات کلیدی در مورد رشد مغزهای جوان دست یابند. آنها تا بدین جای کار به یافتههای جالبی دست یافتهاند :
در اغلب این آزمایشات? دخترها و پسرها تواناییهای بسیار مشابهی از خود نشان دادهاند و شایستگیهای یکسانی در ریاضیات دارند که بر این احتمال که هرگونه فاصلهای در مهارتهای ریاضی در سالهای بعد محصول فرهنگ باشد و نه بیولوژی میافزاید.
دخترها تا حدی در حفظیات و ازبرخواندن لیست کلمات قویترند و در کارهایی که نیاز به چالاکی و فکرکردن سریع دارند کمی بهتر هستند.
پسرها در کارهای سهبعدی و فضایی مثل چیدن بلوکها و ایجاد اشکال مهارت بیشتری دارند.


مغز تنها آغاز است


در نهایت? مغز انعطاف پذیر است. کودکان در حین خواندن? گوش کردن? تماشا و یادگیری ارتباطات میان مغز را ایجاد میکنند? وسواسهای فکری را در خود میپرورانند و مهارتهای جدید کسب میکنند.
دختری که این ماه منحصرا با عروسک بازی کرده است میتواند ماه بعد به سراغ ساختمانسازیها برود. حتی اگر هیچگاه مجذوب ماشینهای اسباببازی نشود میتواند از راندن دوچرخهی خود لذت برده و نحوهی تعمیر یک زنجیر را یاد بگیرد (و حتی بعدتر کاربراتوری را تنظیم کند). یک پسر ممکن است هیچگاه برای عروسکها در خیال خود چای نریزد ولی میتواند نحوهی مراقبت از یک حیوان خانگی را بیاموزد ( و بعدها کودک خود را بزرگ کند).
به گفتهی برنباوم «بیولوژی سرنوشت ما نیست».





نوشته شده در تاریخ یکشنبه 90/3/15 توسط روژین ق

همسر سوم این مرد پولدار وقتی پی به راز پنهان همسرش برد به اتهام فریب در ازدواج و عدم پرداخت نفقه از شوهر خسیس شکایت کرد.

سناریوی این پرونده زمانی کلید خورد که زن جوانی به شعبه سوم دادسرای شمیرانات مراجعه کرد و به طرح شکایت از همسرش پرداخت.

این زن ?? ساله گفت: ? سال پیش از طریق خاله‌ام با مردی به نام محمود آشنا شدم که ?? سال از من بزرگ‌تر است. خاله‌ام می‌گفت در یک میهمانی با محمود آشنا شده و او گفته که پس از مرگ همسر سوئیسی‌اش به دنبال یک زن خوب ایرانی می‌گردد تا با او ازدواج کند و خاله‌ام نیز مرا به او معرفی کرده بود.

آن روز با محمود به رستورانی لوکس در شمال تهران رفتیم. محمود ثروت زیادی دارد. در سوئیس چند خانه و رستوران دارد سالی چند‌بار به سوئیس می‌رفت و بعد به تهران بازمی‌گشت. در شمال تهران هم یک خانه ویلایی بسیار مجلل دارد. ساعت سوئیسی که به دستش بود بیش از ?? میلیون تومان ارزش داشت. می‌گفت در زندگی همه چیز دارد و حتی برای تفریح آخر هفته به انگلیس هم می‌رود اما همیشه احساس تنهایی می‌کند. می‌گفت چند سال پیش در سوئیس با دختری ازدواج کرده اما او در اثر تصادف جانش را از دست داده و پس از مرگ او بسیار تنها شده است. محمود به من گفت که با دیدن عکس من دلباخته‌ام شده و قصد ازدواج دارد.

وی افزود: موضوع را با خانواده‌ام مطرح کردم و محمود به خواستگاری‌ام آمد. ثروت محمود چشمان پدر و مادرم را بست و آنها با اینکه در ابتدا به خاطر تفاوت سنی زیادمان مخالف بودند اما با دیدن او رضایت دادند و یک هفته پس از خواستگاری، من و محمود به عقد یکدیگر درآمدیم و برای ماه عسل به سوئیس رفتیم.

در آنجا محمود رستوران و خانه‌‌هایش را به من نشان داد که از پدر تاجرش به او ارث رسیده بود. یک هفته در آنجا بودیم و پس از بازگشت زندگی مشترکمان را آغاز کردیم. حدود ? سال است که با محمود زندگی می‌کنم و از او ? فرزند دارم. در این مدت محمود بارها به بهانه کار به سوئیس رفته و مرا تنها گذاشته است. او با اینکه ثروت زیادی دارد اما بسیار خسیس است. برای یک خرید کوچک باید التماس کنم تا به من پول بدهد.

وی ادامه داد: او ثروت زیادی دارد و اگر اراده کند بهترین خودروها را برایم می‌خرد اما من با وامی که از بانک گرفتم یک خودروی رنو خریدم! او اصلا توجهی به من ندارد. خرج بچه‌هایش را نمی‌دهد و این وضعیت مرا آزار می‌دهد. بارها می‌خواستم از او جدا شوم اما به خاطر بچه‌هایم پشیمان شدم. چاره‌ای نداشتم جز اینکه بسوزم و بسازم.

وی ادامه داد: روزها به سختی می‌گذشت تا اینکه یک روز از لپ‌تاپ محمود استفاده کردم تا به اینترنت بروم ناگهان دیدم که ایمیل محمود باز است و برای کنجکاوی همه ایمیل‌هایی که برایش فرستاده بودند را خواندم و در بین آنها یک ایمیل ناشناس دیدم که به نام یک زن سوئیسی بود و بارها برایش متن سوئیسی و عکس‌های خودش را فرستاده بود. اعصابم به هم ریخت.

نمی‌توانستم خیانت را هم تحمل کنم. زندگی برایم سیاه شده بود. به یک دارالترجمه رفتم تا متن‌های این زن را ترجمه کنند. او برایش متن‌های عاشقانه فرستاده بود و گفته بود که بی‌صبرانه منتظر است تا به سوئیس برود. وقتی موضوع را با محمود در میان گذاشتم او با پررویی گفت که در سوئیس ? زن دارد و با هر دوی آنها زندگی می‌کند. من که دیگر نتوانستم این وضع را تحمل کنم تصمیم گرفتم از او شکایت کنم.

پس از شکایت این زن، دستور احضار مرد ثروتمند صادر شد و وی گفت حاضر نیست در کنار این زن زندگی کند و مهریه‌اش را هم می‌پردازد. می‌گفت این زن بهانه‌گیر است و هیچ علاقه‌ای به او ندارد. بررسی‌های قضایی در این پرونده ادامه دارد تا زوایای پنهان آشکار شود. این در حالی است که مرد ثروتمند تعهد داده که نفقه همسر و فرزندانش را به زودی پرداخت می‌کند



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 90/3/15 توسط روژین ق

 

داستان ضایع شدن در چت

 

 

دختر: سلام، خواهش میکنم.

دختر: asl plz

پسر: وحید/26/تهران و شما

دختر: نازنین/22/تهران

پسر: ا چه اسم قشنگی! اسم مادر بزرگ منم نازنینه

دختر: مرسی، شما مجردین؟

پسر: بله، شما چی؟ ازدواج کردین؟

دختر: نه، منم مجردم، راستی تحصیلاتتون چیه؟

پسر: فوق لیسانس مدریت از دانشگاه MIT فرانسه

دختر: منم فارق التحصیل رشته گرافیک ازدانشگاه سرین فرانسه هستم

پسر:wow چه عالی! واقعا از آشنایی با شما خوشحالم

دختر: مرسی منم همین طور، راستی شما کجای تهران هستین؟

پسر: من بچهء تجریشم شما چی؟

دختر: ما هم خونمون اونجاس! شما کجای تجریش می شینین!

پسر: خیابون دربند، شما چی؟

دختر: خیابون دربند؟! کجای خیابون دربند؟!

پسر: خیابون دربند، خیابون ........ کوچه....... پلاک ........ شما چی؟Cool Girl

دختر: اسم فامیلی شما چیه؟

پسر: من؟ حسینی، چطور؟!

دختر: چی؟! وحید تویی؟! خجالت نمیکشی چت میکنی؟ تو که گفتی امروز میخوای با زنت بری قسطای عقب موندهء خونه رو بدی! مکانیکی رو ول کردی داری چت میکنی؟

پسر: ا عمه ملوک شمائین؟ چرا اول نگفتی؟ راستش! راستش!

دختر: حالا دیگه آدرس خونهء مارو به آدمای تو چت میدی اگه به فریده نگفتم

پسر: عمه جان ترو خدا نه به فریده چیزی نگین پوستمو میکنه!

دختر:اوووووووووم خوب باشه!دیگه اسم فریبرزو نیاریا!راستی من باید برم عمو فریبرز اومد بای!

پس:باشه عمه ملوک بای....



.: Weblog Themes By Pichak :.



بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 27147

تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک


قالب میهن بلاگ

download

قالب بلاگفا

قالب وبلاگ

قالب بلاگ اسکای

قالب پرشین بلاگ

اخلاق اسلامی

قالب وبلاگ

جاوا اسکریپت

کدهای جاوا وبلاگ




ecoration: none; ">کد آهنگ

کد موسیقی