سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فقط دخترا رو عشقه......

جاوا اسکریپت

پیوند ها

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 90/3/15 توسط روژین ق

همسر سوم این مرد پولدار وقتی پی به راز پنهان همسرش برد به اتهام فریب در ازدواج و عدم پرداخت نفقه از شوهر خسیس شکایت کرد.

سناریوی این پرونده زمانی کلید خورد که زن جوانی به شعبه سوم دادسرای شمیرانات مراجعه کرد و به طرح شکایت از همسرش پرداخت.

این زن ?? ساله گفت: ? سال پیش از طریق خاله‌ام با مردی به نام محمود آشنا شدم که ?? سال از من بزرگ‌تر است. خاله‌ام می‌گفت در یک میهمانی با محمود آشنا شده و او گفته که پس از مرگ همسر سوئیسی‌اش به دنبال یک زن خوب ایرانی می‌گردد تا با او ازدواج کند و خاله‌ام نیز مرا به او معرفی کرده بود.

آن روز با محمود به رستورانی لوکس در شمال تهران رفتیم. محمود ثروت زیادی دارد. در سوئیس چند خانه و رستوران دارد سالی چند‌بار به سوئیس می‌رفت و بعد به تهران بازمی‌گشت. در شمال تهران هم یک خانه ویلایی بسیار مجلل دارد. ساعت سوئیسی که به دستش بود بیش از ?? میلیون تومان ارزش داشت. می‌گفت در زندگی همه چیز دارد و حتی برای تفریح آخر هفته به انگلیس هم می‌رود اما همیشه احساس تنهایی می‌کند. می‌گفت چند سال پیش در سوئیس با دختری ازدواج کرده اما او در اثر تصادف جانش را از دست داده و پس از مرگ او بسیار تنها شده است. محمود به من گفت که با دیدن عکس من دلباخته‌ام شده و قصد ازدواج دارد.

وی افزود: موضوع را با خانواده‌ام مطرح کردم و محمود به خواستگاری‌ام آمد. ثروت محمود چشمان پدر و مادرم را بست و آنها با اینکه در ابتدا به خاطر تفاوت سنی زیادمان مخالف بودند اما با دیدن او رضایت دادند و یک هفته پس از خواستگاری، من و محمود به عقد یکدیگر درآمدیم و برای ماه عسل به سوئیس رفتیم.

در آنجا محمود رستوران و خانه‌‌هایش را به من نشان داد که از پدر تاجرش به او ارث رسیده بود. یک هفته در آنجا بودیم و پس از بازگشت زندگی مشترکمان را آغاز کردیم. حدود ? سال است که با محمود زندگی می‌کنم و از او ? فرزند دارم. در این مدت محمود بارها به بهانه کار به سوئیس رفته و مرا تنها گذاشته است. او با اینکه ثروت زیادی دارد اما بسیار خسیس است. برای یک خرید کوچک باید التماس کنم تا به من پول بدهد.

وی ادامه داد: او ثروت زیادی دارد و اگر اراده کند بهترین خودروها را برایم می‌خرد اما من با وامی که از بانک گرفتم یک خودروی رنو خریدم! او اصلا توجهی به من ندارد. خرج بچه‌هایش را نمی‌دهد و این وضعیت مرا آزار می‌دهد. بارها می‌خواستم از او جدا شوم اما به خاطر بچه‌هایم پشیمان شدم. چاره‌ای نداشتم جز اینکه بسوزم و بسازم.

وی ادامه داد: روزها به سختی می‌گذشت تا اینکه یک روز از لپ‌تاپ محمود استفاده کردم تا به اینترنت بروم ناگهان دیدم که ایمیل محمود باز است و برای کنجکاوی همه ایمیل‌هایی که برایش فرستاده بودند را خواندم و در بین آنها یک ایمیل ناشناس دیدم که به نام یک زن سوئیسی بود و بارها برایش متن سوئیسی و عکس‌های خودش را فرستاده بود. اعصابم به هم ریخت.

نمی‌توانستم خیانت را هم تحمل کنم. زندگی برایم سیاه شده بود. به یک دارالترجمه رفتم تا متن‌های این زن را ترجمه کنند. او برایش متن‌های عاشقانه فرستاده بود و گفته بود که بی‌صبرانه منتظر است تا به سوئیس برود. وقتی موضوع را با محمود در میان گذاشتم او با پررویی گفت که در سوئیس ? زن دارد و با هر دوی آنها زندگی می‌کند. من که دیگر نتوانستم این وضع را تحمل کنم تصمیم گرفتم از او شکایت کنم.

پس از شکایت این زن، دستور احضار مرد ثروتمند صادر شد و وی گفت حاضر نیست در کنار این زن زندگی کند و مهریه‌اش را هم می‌پردازد. می‌گفت این زن بهانه‌گیر است و هیچ علاقه‌ای به او ندارد. بررسی‌های قضایی در این پرونده ادامه دارد تا زوایای پنهان آشکار شود. این در حالی است که مرد ثروتمند تعهد داده که نفقه همسر و فرزندانش را به زودی پرداخت می‌کند



.: Weblog Themes By Pichak :.



بازدید امروز: 12
بازدید دیروز: 0
کل بازدیدها: 27179

تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک


قالب میهن بلاگ

download

قالب بلاگفا

قالب وبلاگ

قالب بلاگ اسکای

قالب پرشین بلاگ

اخلاق اسلامی

قالب وبلاگ

جاوا اسکریپت

کدهای جاوا وبلاگ




ecoration: none; ">کد آهنگ

کد موسیقی